کوئنتین تارانتینو در اظهار نظری مشهور گفته است که او قصد دارد پس از ساختن دهمین فیلم خود بازنشسته شود اما چرا این کارگردان صاحب سبک و نامی چنین تصمیمی گرفته و آیا واقعاً پس از ساخت فیلم دهم دست از فیلمسازی خواهد کشید؟ کوئنتین تارانتینو به لطف روایت غیرمتداول و سبک بصری خاص خود و همچنین گشادهدستیاش در به تصویر کشیدن خشونت توانسته به جایگاه خاصی در سینما دست یابد. اگر چه برخی او را به خاطر نمایش خشونت عریان نقد میکنند اما این خشونت را میتوان در کلیت داستان قابل دفاع دانسته و بخشی از داستانهای کلی دانست که او دوست دارد روایت کند.
دوران فعالیت هنری کوئنتین تارانتینو به عنوان فیلمساز در سال ۱۹۹۲ با فیلم جنایی Reservoir Dogs آغاز شد که مخاطبان را با سبک نویسندگی و شخصیتپردازی خاص وی آشنا کرد، سبکی که پیشقراول فیلمهای آینده این کارگردان نامی شد. در حالی که Reservoir Dogs توسط منتقدان و سینماروها مورد استقبال و تمجید قرار گرفت و به عنوان یک فیلم مستقل کلاسیک شناخته میشود، مشهورترین و موفقترین کار تارانتینو دو سال بعد و با فیلم Pulp Fiction اتفاق افتاد، یک فیلم جنایی دیگر که داستان آن به شکل روایت غیرخطی رخ میداد. از آن زمان به بعد، تارانتینو ژانرهای مختلفی را امتحان کرده است، از جمله ژانر هنرهای رزمی در فیلمهای Kill Bill، ژانر وسترن در Django Unchained و حتی نسخههای آلترناتیوی از تاریخ را در Inglourious Basterds و Once Upon a Time in Hollywood روایت کرده است.
اما وی همیشه گفته است که بیش از ۱۰ فیلم نخواهد ساخت و دهمین فیلم پایان کار او در سینمای هالیوود خواهد بود. قول او برای پایان فیلمسازی پس از ساخت فیلم دهم موضوع تازهای نیست و هر بار که فیلم جدیدی از او اعلام شده و ساخته میشود، بحث قول معروف تارانتینو بار دیگر نقل محافل میشود. به همین دلیل برنامه ۱۰ فیلمی او بارها مورد پرسش قرار گرفته و حتی برخی آن را یک حقه بازاریابی برای جلب توجه و ایجاد انتظار و حساسیت برای فیلمهای آینده وی دانستهاند. اگر چه این برنامه به جلب توجه بیشتر به فیلمهای تارانتینو نقش داشته است اما تارانتینوی عجیب و غریب از قبل دلایل خود برای کنارهگیری از فیلمسازی پس از ساختن فیلم دهم را بیان کرده است و همه چیز به میراث او باز میگردد.
تارانتینو هیچگاه از صحبت در مورد میراثی که میخواهد در سینما داشته باشد ابایی نداشته است و به عنوان یک شخص به شدت شیفته سینما، بسیاری فیلمسازان را نام برده و گفته است که نمیخواهد دوره کارش در سینما شبیه این فیلمسازان باشد. برای تارانتینو، کیفیت کار کارگردان با گذشت زمان افت میکند و به همین دلیل او میخواهد تا زمانی که هنوز در اوج قرار دارد بازنشسته شود و به نظر خودش ۱۰ فیلم برای رسیدن به این هدف عدد مناسبی است. تارانتینو در مصاحبهای در این باره گفته است: «بسیاری از کارگردانان فیلمهای پایانی بسیار بدی داشتهاند و [پایان دادن به دوران حرفهای] با یک فیلم خوب بسیار کمیاب است [اما پایان دادن به آن] با یک فیلم خوب بسیار خارقالعاده است». با توجه به این گفتههای تارانتینو، وی حتی به شوخی گفته است که شاید او میبایست با فیلم Once Upon A Time In Hollywood به فعالیت فیلمسازی خود پایان میداد و بدین ترتیب میتوانست مطمئن باشد که آخرین فیلم او فیلمی موفق و پرفروش بوده اما بدون شک او هنوز ایدههای زیادی برای به اشتراک گذاشتن با مخاطبان سینما دارد.
شایان ذکر است که دهمین و آخرین فیلم تارانتینو میتوانست یک فیلم در فرانچایز Star Trek باشد، که دومین فیلم اوست که به طور کامل مخلوق خودش نبوده است (بعد از فیلم Jackie Brown که بر اساس رمان Rum Punch در سال ۱۹۹۲ ساخته شده و تنها فیلم تارانتینو تا به کنون است که در دنیای خودش زندگی میکند). اگر چه تارانتینو داشت خود را برای ساخت این فیلم آماده کرده و نویسندگی و کارگردانی آن را بر عهده گرفته بود اما موانع بسیاری بر سر راه ادامه این پروژه قرار گرفت، از جمله عملکرد بسیار ضعیف فیلم Star Trek Beyond و پروژههای شخصی که تارانتینو خود دارد. بدین ترتیب تارانتینو دیگر در این پروژه مشارکتی نداشته و حتی اگر ساخت فیلمی در فرانچایز Star Trek با مشارکت وی آغاز میشد، بعید به نظر میرسید که این فیلم دهمین و آخرین فیلم وی باشد. در واقع میتوان گفت که تارانتینو در این صورت بهانهای پیدا کرده و این فیلم را جزو ده فیلمی که قول داده بود بسازد به شمار نمیآورد.
با ساخت تنها ۱۰ فیلم، تارانتینو همچنین میخواهد ۱۰ فیلم با کیفیت بسازد که مردم در سالهای پیش رو در مورد آنها بحث کنند. تمامی فیلمهای تارانتینو به گفته خود وی بخشی از یک دنیای خاص هستند که در دو سطح تقسیم شده است: دنیای «واقعی تر از واقعی» و دنیای «فیلم در فیلم». با در نظر داشتن این ایده، یک دنیای سینمایی مرتبط که از ۱۰ فیلم تشکیل شده، برنامه ای جذاب به نظر میرسد، آن هم در حالی که تارانتنیو به هدف خود در ساخت فیلمهایی که مورد استقبال منتقدان و سینماروها باشند رسیده است زیرا تمام فیلمهای او تقریباً دارای کیفیتی مشابه بودهاند (البته به غیر از فیلم Death Proof که از دیدگاه بسیاری از کارشناسان سینما ضعیفترین فیلم وی به شمار میآید).
با این وجود نکته مهم این است که کوئنتین تارانتینو از لحاظ تکنیکی تاکنون ۱۰ فیلم خود را ساخته است اما با توجه به اینکه فیلم های Kill Bill را کلاً یک فیلم میداند، بر این باور است که هنوز یک فیلم دیگر تا قول ۱۰ فیلمی خود جا دارد. با این وجود، هیچ چیز روی سنگ حک نشده و اگر داستانی وجود داشته باشد که تارانتینو بعد از اتمام ۱۰ فیلم خود بخواهد آن را روایت کند و با دنیای ساخته و پرداختهاش متناسب باشد، میتواند نظرش را تغییر دهد. حتی اگر به قول خود وفادار بماند هم تارانتینو بازگشتش به فیملسازی را نفی نکرده است.
در مصاحبه ای با ونیتی فر در سال ۲۰۱۶، تارانتینو گفته است که اگر یک داستان جدید و متفاوت داشته باشد، در دنیای خاص خود باشد و بخشی از «هسته ۱۰ فیلمی» او نباشد و این فیلمهای او را «آلوده» نکند، تارانتینو میتواند بیش از ۱۰ فیلم بسازد. با توجه به اینکه فیلم Once Upon A Time In Hollywood نهمین فیلم ساخته شده توسط کوئنتین تارانتینو بوده، هنوز هم جا برای ساخت یک فیلم دیگر توسط او وجود دارد هر چند تصمیمگیری در مورد پروژه آینده تارانتینو چند سال زمان می برد، رویهای که وی همواره در پیشبرد پروژههایش داشته است.